در این رواننوشته در تلاش خواهیم بود تا روشهایی برای افزایش کیفیت و سرعت یادگیری ارائه دهیم و گوشهچشمی هم داشته باشیم به اینکه چطور نسبت به یک موضوع در خود ایجاد علاقه کنیم.
روشهای خواندن و یادگیری بهتر شامل:
- خواندن اجمالی
- سازمان دادن (طبقه بندی)
- از خود سوال کردن
- خواندن انتقادی
خواندن اجمالی
تصور کنید که یک کتاب تازه خریدهاید. قبل از خواندن دقیق آن، خواندن اجمالی به شما کمک میکند تا آشنایی کلی با آن کتاب به دست آوردید. خواندن اجمالی میتواند نگاه کردن به عنوان کتاب، توضیح پشت جلد کتاب، نگاه کردن به فهرست و خواندن پاراگرافهایی از فصول مختلف کتاب باشد. همچنین آشنایی با نویسنده کتاب، مترجم و ویراستار میتواند آشنایی شما را بیشتر کند. به طور مثال این نویسنده کیست و قبل از این کتاب چه کتابهایی را تألیف یا ترجمه کرده است.
شما با این کار به اهداف زیر میتوانید برسید:
- یک آگاهی کلی از کتاب به دست آورید و بدانید که کتاب درباره چه چیزی میخواهد صحبت کند.
- این کار برای تعیین هدف شما از خواندن این کتاب، کمک کننده است و بوجود آمدن پرسشهایی از قبیل اینکه چرا این کتاب را باید بخوانم و به دنبال یادگیری چه چیزهایی هستم.
- پیشبینیکننده خوبی برای مشخص کردن مقدار زمان برای مطالعه کتاب است. مثلا فرض کنید که کتاب مورد نظر دارای سبک نوشتاری فلسفی است و دارای اصطلاحات نامأنوس بسیاری است. پس میتوان نتیجه گرفت که زمان زیادی برای خواندن دقیق این کتاب نیاز است.
- در بسیاری از موارد ما با گزینش و انتخاب کتابهایی نامناسب برای خود روبهرو هستیم. کتابهایی که دقت کافی درانتخاب خود نداشتهایم و در ادامه، زمانهای بسیاری را برای آنها تلف کردهایم در حالی که آنچنان برای ما مفید نبودهاند. خواندن اجمالی، کمک کننده اصلی برای انتخاب کتاب مناسب، برای شماست.
سازمان دادن(طبقه بندی)
سازماندهی از بهترین راهبرد های یادگیری است که اینجانب از طرفداران پر تعصب آن میباشم:). حافظه کوتاه مدت ما گنجایش 2+7 و 2-7 قطعه را دارد. این ظرفیت برای هرکس ثابت است. دسته بندی، با کاهش قطعات موجود در حافظه کوتاه مدت، تمرکز ما را برای یادگیری افزایش میدهد.
مثال زیر را باهم دنبال میکنیم:
مثلا از ما میخواهند که کلمات زیر را به خاطر بسپاریم. کلمات شامل: سیب، گنجشک، کاغذ، انگور، خودکار ، قاشق، گوزن، عقاب، کیوی، کِتری، پنگوئن، پرگار، انار، دیگ
اگر تصمیم به حفظ کردن این اسامی گرفتهاید، کار سختی در پیش رو دارید و اما راه بهتر:
- حیوانات: گنجشک، گوزن، عقاب، پنگوئن
- میوه: سیب، انگور، کیوی، انار
- لوازم تحریر: کاغذ، خودکار، پرگار
- لوازم آشپزخانه: قاشق، کتری، دیگ
این نوع طبقهبندی یک مثال بسیار ساده از دستهبندی کردن بود. شما میتوانید این روش را برای مسائل پیچیدهتر هم به کار ببرید. بگونهای که ارتباط بین مفاهیم اصلی و فرعی مشخص شود. هر مقدار که بین مفاهیم مختلف یک نوشته ارتباط برقرار کنید و نکات مهم را از نکات جزئیتر جدا کنید، یادگیری شما عمیقتر میشود.
خود پرسش گری: پایه و اساس یادگیری
“…زندگان کسانی هستند که میتوانند سؤالات را بشنوند، مردگان آنانی هستند که جواب سؤالات را میدانند… زندگان همواره در حال یاد گرفتناند، سؤال آنان را به اندیشه وا میدارد و مجبورشان میکند تا به طور مرتب روش تفکر خود را نسبت به جهان مورد برسی قرار دهند. مردگان مایل به شنیدن سؤالات نیستند، زیرا آنان راحتی یک بیان پاکیزه از جهان را ترجیح می دهند”
هالوک هافمن
سؤال کردن محرک ما برای جستوجو است و کیفیت یادگیری و فهم ما از مطلب را بالا میبرد. قبل از شروع خواندن و حین مطالعه، سؤال کردن میتواند علاقه ما را به موضوع افزایش دهد و انگیزه یادگیری را در ما بالا میبرد. سؤال کردن بعد از مطالعه، دیدگاه انتقادی شما را وسعت میبخشد و میتوانید خودتان را ارزیابی کنید. با پاسخهای درست انگیزه شما برای ادامه افزایش مییابد و پاسخ نادرست میتواند شما را برای به متن برگرداند و به مرور مطالب گذشته وا دارد.
غلبه بر ترس از شکست
سؤال کردن یکی از مستقیمترین راههای غلبه بر ترس از شکستی است که ممکن است از مشکل در تمرکز و درنهایت درکنکردن مطلب حاصل میشود. به هنگام خواندن، با طرح سؤالات میتوانید نسبت به مطالعه و میزان فهم خود اعتماد کسب کنید و در نتیجه از ترس خود بکاهید.

روش تجسسی(سؤال کردن) از بهترین روشهای یادگیری است که یادگیری را آسانتر میکند.جالب است که بدانید سوال کردن ارتباط نزدیکی با خلاقیت و تفکر انتقادی دارد که در بخش بعد به آن خواهیم پرداخت.
خواندن انتقادی
در دنیایی زندگی می کنیم که هر روزه با انبوهی از اطلاعات متنوع روبهرو هستیم که ما را از هر طرف احاطه میکنند. از اینترنت و واتساپ و اینستاگرام گرفته تا مدرسه و دانشگاه و خانواده و اساتید و معلمان. از تلویزیون و رادیو تا گفتوگوهای سادهای که هر روزه در اتوبوس و تاکسی برقرار میکنیم. تفکر انتقادی راهکاری است تا این حجم از اطلاعات ما را به هر طرف نکشانند و بتوانیم تا حدودی راه خود را در این هیاهویِ عصرِ اطلاعات، پیدا کنیم.
وولفلک(2004) تفکر انتقادی را ارزشیابی نتایج از راه وارسی منطقی و منظم مسائل، شواهد و راهحلها، تعریف میکند. به عبارتی دیگر تفکر انتقادی، تفکری اندیشمندانه است که هر چیزی را بدون وارسی دقیق و موشکافانه نمیپذیرد و البته ذکر این نکته ضروری است که تفکر انتقادی با نِق زدن متفاوت است. ما بیشتر نق میزنیم تا انتقاد کنیم. در جامعه امروز ما شاید اگر تفکیک نق زدن و تفکر انتقادی به درستی شکل میگرفت، گام های بلندی در توسعه کشورمان برداشته شده بود.
ارتباط تفکر انتقادی و خواندن انتقادی
پیشنیاز خواندن انتقادی، داشتن تفکر انتقادی است و اولین گام در خواندن انتقادی، سوال کردن است که در بخش قبلی به آن پرداختیم.
- گام اول: سؤال کردن
- گام دوم: استنباط کردن
- گام سوم: ربط دادن
- گام چهارم: ارزشیابی کردن
از طریق سؤال کردن، خواننده با مؤلف یک گفت و شنود برقرار میکند و به کشف علل نارسا بودن، نامربوط بودن و مبهم بودن مطالب وی میپردازد. از طریق استنباط کردن، خواننده به کشف فرضها، نتیجهگیریها و مفاهیم ضمنی مولف در لابهلای نوشتهها میپردازد. از طریق ربط دادن، خواننده به رابطه بین مطالب یک اثر و همچنین رابطه بین مطالب آن اثر و سایر آثار و تجربیات خود دست مییابد و بالاخره از طریق ارزشیابی کردن خواننده تصمیم خود را درباره ارزش اثر با توجه به استانداردهای مشخص اتخاذ میکند.
در این رواننوشته سعی شد که راهکارهایی برای یادگیری بهتر و عمیقتر معرفی شوند. این رواننوشته تنها به راهکارهای محدودی اشاره کرد و حوزه یادگیری از گستردهترین حوزههای روانشناسی محسوب میشود. در رواننوشته های بعدی، امیدواریم بتوانیم به این مسئله مهم و کاربردی، بیشتر بپردازیم.
منابع
- روشهای یادگیری و مطالعه-دکتر علی اکبر سیف-ویرایش دوم-نشر دوران
- روانشناسی پرورشی نوین-دکتر علی اکبر سیف-ویرایش ششم-نشر دوران