بسیاری از کارها برای ما ناخوشایند هستند. (ظرف شستن، اتاق خود را مرتب کردن، درس خواندن برای امتحان!، فعالیت سخت بدنی تا سر صف بانکها و نانواییها ایستادن). در مقابل، بسیاری از کارها هم ناخوشایند نیستند؛ بلکه انگیزه برای انجام آنها خیلی کم است. کارهایی که برای مدتها به عقب می اُفتند. ما در این رواننوشته به شما کمک خواهیم کرد تا راهکارهایی برای این مسائل که هر روزه با آن درگیر هستید، بیابید. در رواننوشته پیشین درباره نیازهای روانی یا به عبارت دیگر انگیزش درونی صحبت کردیم که چگونه ارضا شدن این نیازهای درونی به سلامت روانی افراد منجر میشود. حال، در این رواننوشته تلاش خواهیم کرد تا شناختی از انگیزه بیرونی به دست آوریم. بیرونی به معنای اینکه از محیط بر انسان تحمیل میشود.
انگیزه بیرونی چیست؟
ما بسیاری از اوقات برای انجام کارهایمان انگیزه نداریم. مثلا حال و حوصله درس خواندن نداریم. نمیخواهیم کلاس برویم. گاهی وقتها اگر به ما باشد میخواهیم تا لنگ ظهر بخوابیم. محیط بیرونی که میتواند خانواده، مدرسه، دانشگاه، اداره و … باشد، مشوقهایی را به ما ارائه میدهند تا ما را با انگیزه کنند. مثلا مادر شما برای اینکه غذایتان را کامل بخورید، پیشنهاد رشوه کیک شکلاتی برای شب را میدهد. یا مثلا معلم دبستانی برای اینکه بچه ها تکلیفهایشان را انجام دهند، یک جعبه مداد رنگی به عنوان جایزه در نظر میگیرد. اینها همگی مثالهایی ساده از این موضوع هستند. به اطراف خود نگاه کنید. دنیای بیرون ما مملو از این مشوقهای متنوع است. اینها تمامی انگیزه بیرونی محسوب میشوند یعنی اینکه عامل بیرونی باعث انگیزه ما میشود و به رفتار مطلوب و بهنجار تبدیل میشود.
انگیزه بیرونی شامل مُشَوّقها، پاداشها، تقویت کنندهها و تنبیهکننده هستند.

تقویتکنندهها
انگیزه از نوع تقویتکننده: تقویتکنندهها میتوانند، اضافه حقوق برای یک کارمند، سُرسُره بازی برای یک کودک، تلفن همراه برای یک نوجوان و غیره باشد.
تقویتکنندهها میتوانند مثبت و منفی باشد. (تقویتکننده: چیزی که باعث افزایش رفتاری خاص میشود).
- تقویتکننده مثبت: با دادن یک مشوق مثبت مثل پول باعث افزایش رفتار میشود.
- تقویتکننده منفی: با گرفتن یک محرک ناخوشایند باعث افزایش رفتار میشود. مثلا دور کردن یک لنگه جوراب گندیده از جلوی دماغ یک متهم، باعث اعتراف وی شویم!:)
تنبیهکنندهها
تعریف تنبیهکننده: با ارائه یک محرک ناخوشایند باعث کاهش یک رفتار شویم. این محرک ناخوشایند میتواند، کُتک زدن، نگاه سرد، نیشخند، بیتوجهی، جریمه رانندگی مانند قبض پولی یا توقیف اتومبیل و انتقال به پارکینگ و یا سوراخ کردن گواهینامه باشد.
انگیزه های بیرونی چقدر موثر هستند؟
تنبیه
احتمالا شما اولین تصویری که با تنبیه در ذهنتان یادآوری میشود، تصویر تنبیه بدنی است. ولی خب تنبیه انواع گوناگونی دارد و فقط تنبیه بدنی را شامل نمیشود. تنبیههای گوناگونی وجود دارند که حتی شاید ما آن را بر زبان نیاوریم، ولی از آن استفاده میکنیم. آیا نگاه سردی به دوستتان انداخته اید؟ آیا حرف فردی را با تنها نیشخند همراه کردهاید؟ آیا کنایه ای به کسی زدهاید که بوی تمسخر بدهد؟ تنبیه ها لزوما قرار نیست فیزیکی باشند. پژوهشها نشان دادهاند که تنبیه علارغم استفاده فراوان اما تاثیر زیادی بر تغییر رفتار ندارد و تنبیه بدنی که یکی از انواع تنبیه محسوب میشود حتی میتواند اثرات مخرب دیگری را نیز به همراه داشته باشد.
زیانهای نهفته در مشوقها، پاداشها و تقویتکنندهها
در اینجا به دو مورد از این موارد اشاره می کنیم:
اول: کاهش انگیزه درونی
شاید در ذهن خود با این نتیجه گیری روبهرو شوید که خب اگر تنبیه کردن راهحل مناسبی نیست، تقویتکنندهها که هستند. بله هستند ولی زیانهایی آنها را تهدید می کند. تقویت کنندهها باعث افزایش رفتار میشوند اما انگیزه درونی را کم میکنند. شاید شما به اشتباه فکر کرده باشید که ارائه پاداش برای یک فعالیت که فرد انگیزه درونی زیادی دارد، باعث بیشتر شدن انگیزش فرد میشود ولی در حقیقت چنین نیست. پاداشها انگیزه درونی را تضعیف میکنند. به زبان سادهتر بعد از مدتی از ارائه پاداش، فرد به گرفتن پاداش شرطی میشود و بدون پاداش، تمایل کمتری به انجام کار مورد نظر دارد.
نمونه: اگر فردی علاقه و انگیزه درونی بالایی برای شنا کردن داشته باشد، ارائه پاداش میتواند از علاقه فرد کم کند. چون فکر خواهد کرد که برای پاداش ارائه شده تلاش میکند و نه برای خود فعالیتِ لذت بخشِ شنا کردن و درنتیجه کم کم علاقه و انگیزشِ درونیِ شنا کردن کم میشود.
انگیزه درونی ارتباط تنگاتنگی با خلاقیت دارد. وجود انگیزش بیرونی و به پیوست آن کاهش انگیزش درونی خلاقیت را در سطح بالایی کاهش میدهد.
دوم: کاهش کیفیت یادگیری
از زیانهای دیگر دادن پاداش، کاهش کیفیت یادگیری است. مثلا کودک برای علاقه شخصی خودش به کلاس ریاضی می رود، حال اگر پدر و مادر کودک جایزهای برای او تعیین کرده باشند که بعد از هر کلاس رفتن به او داده شود، کودک رفتهرفته بیشتر به رسیدن به جایزه تمرکز میکند تا اینکه درس ریاضی را یاد بگیرد. من که در چنین شرایطی ساعتم را مدام نگاه خواهم کرد تا اتمام کلاس فرا رسد:)
چگونه میشود دیگران و خود را با انگیزه کرد؟

دو راهکار معرفی میکنیم:
- توضیح منطقی: اینکه شرح دهیم چگونه انجام این گونه فعالیتهای نه چندان جالب، مهم و ارزشمند هستند. مثلا اینکه والد به کودک خود بگوید که تمیز کردن اتاقش کار مهمی است چرا که کمک میکند وسایل مورد نیازش را گم نکند و هر وقت خواست راحت و سریع به آن دسترسی داشته باشد. این حالت با زمانی که والد سعی میکند با امر و نهی، رفتار مطلوب را در کودک ایجاد کند، بسیار مفید تر است.
- مواد افزودنی: تصور کنید که دویدن برای شما کار غیرجذاب و کسالتآوری است(انگیزش درونی کم). میتوانید این کار را با کارهایی که برایتان لذتبخش هست، همراه کنید. مثلا هنگام دویدن به موسیقی گوش دهید یا مثلا با همراهی دوستان خود آن را انجام دهید.
ورزش(فعالیت غیرجذاب) + موسیقی (جذاب)
ورزش(فعالیت غیرجذاب) + با دوستان بودن (جذاب)
جمعبندی
انسان به عنوان موجودی پیچیده و دارای تواناییهای بسیار از «باید و نباید ها» بیزار است. به صورت کلی ما هرمقدار بتوانیم بیشتر انگیزههای بیرونی را به انگیزههای درونی تبدیل کنیم و انگیزش ما بیشتر از درون سرچشمه بگیرد، احساس خودمختاری و کارآمدی و شایستگی بیشتری میکنیم. امید است که این رواننوشته و رواننوشته پیشین کمکی در این راستا کرده باشد.
منبع: Understanding Motivation & Emotion-John marshall Reeve-Translated by Yahya Seyed Mohammadi