قلدری یعنی چه؟
قلدری یعنی فردی به قصد آسیب به فرد دیگر، به صورت کلامی، هیجانی، فیزیکی یا سایبری آزار برساند. این آزار در هر حد و اندازهای که باشد قلدری محسوب میشود. رفتار پرخاشگرانهای است که کودک با دلایل گوناگونی آن را انجام میدهد. این دلایل از خشم فروخورده کودک گرفته تا طرد کردن همکلاسی یا قربانی متغیر است. در این نوشته، بر اثر آن و راهکارها نگاهی میاندازیم.
اثر قلدری بر قربانی
گاهی تأثیری که قلدری بر فرد مقابل میگذارد بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما متناسب با عمل قلدری انتظارش را داریم. به عبارتی، گاهی زورگویی به فرد اعمال میشود. او قصد مقابله با آن را دارد. اما ظرفیت کودک پایین است. یا اینکه حساسیت او نسبت به برخورد پرخاشگرانه زیاد است. در این صورت، او در ابتدا خود را مغلوب میداند. حتی رفتهرفته یاد میگیرد از این برخوردها جلوگیری کند. با پذیرش بیچونوچرا یا عمل کردن به خواستههایی که تمایل درونی به آن ندارد.
راهکارهای مقابله با زورگویی
این که فرزند من بتواند بدون آسیب به خود و دیگران جلو قلدری را بگیرد. حدود خود را به سایرین نشان دهد، نیازمند مراحل زیر است:
- دانستن این که قلدری رخ داده. در این مرحله با نشانههایی که در فرزند خود میبینیم، میتوانیم تشخیص دهیم اتفاقی برای او افتاده است.
- همدلی با فرزند. یعنی والد این پیام را به فرزند برساند که تجربه احساساتی مانند شرم، تحقیرشدن و … اشکالی ندارد. مانند”وای چه قدر بد بوده، فک کنم خیلی عصبانی شده بودی از دستش…” “چه حس بدی میتونه باشه که یه نفر آدم رو جلو بقیه ضایع کنه”. در این مرحله بایستی والدین مهارت انعکاس احساس و همچنین همدلی کردن را داشته باشند. لازمه داشتن این مهارت در ابتدا حل کردن این موضوع درون خود است. اگر والدین بدون این مهارت وارد همدلی کردن شوند خطر این وجود دارد که آسیبهایی را که خود از قلدری دیدهاند به کودک منتقل کنند. راهکارهایی مانند “خب تو هم میزدی.” یا “تو هم میگفتی…” نه تنها منجر به آرام شدن و تجربه فهمیده شدن در فرزند نمیشود بلکه حتی پیامهایی مانند “تو چقدر بیعرضهای” یا “تو نمیدانی که در آن موقعیت چه بگویی یا چه بکنی” را به فرزنند منتقل میکنند.
- آموزش جرئتورزی. در این مرحله والدین در نقش راهنما به فرزند یاد میدهند که در چنین مواردی چگونه عمل کند. این مرحله هم نیاز به مهارت در والدین دارد. اگر والدین مهارت کافی نداشته باشند، نتیجه آموزش آنان ممکن است به این منجر شود که فرزند در آینده در پاسخ به قلدری نتواند به صورت موثر و به نحوی که نه خودش آسیب ببیند. و نه به دیگری آسیب برساند عمل کند. بلکه شاید فرزند خودش به یک قلدر تبدیل شود.

راههای پیشگیری
برای جلوگیری از این که فرزندمان قلدر نباشد و همینطور بتواند از خودش در برابر قلدری دفاع کند نیاز به مهارت فرزندپروری داریم. برای یادگیری این مهارتها، در قدم اول والدین بایستی از احساسات خودشان مطلع باشند. و بتوانند با آنان را مدیریت کنند. در نهایت، بتوانند مدیریت هیجان را به کودکانشان یاد بدهند. در قسمت 11 روانپادکست، والدگری بدون فیلتر در مورد احساساتی که والدین نسبت به فرزندانشان دارند صحبت کردهایم.
با آگاهی از مسائلی که فرزندانمان در برهههای مختلف زندگی با آنان دست به گریبان هستند. هم میتوانیم به گذر سالم از بحرانها کمک کنیم. و هم اینکه مهارتهای لازم را جهت زندگی توانمند در جامعه به او یاد دهیم. والدین آگاه بایستی در این راستا، هم از ویژگیهای فرزند خود آگاه شوند. و هم اینکه به آنان کمک کنند تا در محیطی امن بتوانند مهارتهایی را که یاد گرفتهاند عملی کنند.
چگونه الگویی برای فرزندانمان باشیم؟
برای این فرزند ما بتواند مهارتهای مقابله با قلدری را بیاموزد و به کار ببرد. بایستی در قدم اول بتواند قلدری را تشخیص دهد. در محیط خانه، فضایی برای انتقاد و بیان احساسات وجود داشته باشد. بتواند وقتی از رفتار ما دچار تنش، اضطراب یا احساسی شد، آن را به نحو مؤثری ابراز کند. و به نحوی با او برخورد شود که برای جلوگیری و مقابله با رفتارهای افراد در جامعه نیز آماده شود.
برای اطلاعات بیشتر از اینکه موقع قلدری به کودکانمان چه بگوییم به سایت یونیسف مراجعه کنید.